گات ها، سرود های زرتشت و باور اندیشمندان جهان درباره گات ها

گات ها از کهن ترین و سپند ترین بخش های اوستاست که از خودِ اشوزرتشت به یادگار مانده، نوشتهً ورجاوندی که از پیش آمد های ناگوار و تباه کننده روزگار در امان مانده وشگفت آسا، بی کم وکاست و به شکل سرود هایی موزون برای ایرانیان به یادگار مانده وسینه به سینه ازنسلی به نسل دیگر انتقال داده شده؛ گات ها، جمع گات به معنی سرود یا شعر وگفتار منظوم است. گات ها در زبان پهلوی به گاس تبدیل شده و به فارسی گاه گفته می شود در دانش خُنیاگری امروزی ایران هنوز واژهً گاه به معنی آهنگ یا نُت موسیقی باقی مانده، مانند سه گاه و چهارگاه؛ درزبان سانسکریت، گات به صورت گیت git در آمده که بعدها به عربی جیت یا جید گفته شده و تَجوید به معنی خواندن قرآن با آهنگ و وزن می باشد. کهن ترین ادبیات هر قوم و مردمی را سرود یا شعر ومناجات تشکیل می دهد زیرا مردم می توانند شعر، ترانه وسرود را به آسانی از بَرکنند وبه خاطر بسپارند، ادبیات منثور بعد ها پیدا شده است آنهم پس از پیدایش خط و نوشتار شکل گرفته است. 
گات ها یا سرودهای وَرجاوند زرتشت دارای پنج بخش است وچون نگینی در میان هفتاد و دوهات یسنا جای دارد. گات های پنج گانه عبارتند ازاهنَوَد، اُشتَوَد، سپنتَمَد، وُهوخشَتر، وَهیشتُوایشت؛ گاتها درهفده سرود وبا پنج آهنگ فراهم شده است. شمار بندهای دوبیتی گونه گات ها238 بند می باشد که با هفت هاتی که یاران نزدیک زرتشت سروده اند باهم 245 بند گردآوری شده، شمار واژگان گات ها بیش از هفت هزار می باشد و اقیانوسی از گوهرهای باارزش است از خودشناسی تا خداشناسی و یکتاپرستی، راستی ودرستی، نیک اندیشی، نیک گفتاری و نیک کرداری، آزادی وآزادگی، آشتی ومهرورزی، رامش وآرامش، همازوری وبرادری، همکاری وهمدردی، دانش اندوزی ودانش گستری، نوسازی وتازه گردانی، رسایی وجاودانگی شادی وفروتنی وخداگونه شدن باپارسایی که همه درموج های پرخروش این دریا به انسان پیشکش می گردند. پیامی جاودانه است که انسان را به پویایی فرامی خواند اورا به جایگاه ارزشمند انسانی می رساند وجاودانه می گرداند. 
گاتها دیوانی کوچک ولی پُربها از سخن سرایی پُرمهراست که نیکی وبدی را باهم بیان می کند وبه انسان اجازه واختیار می دهد تا راه نیک وبد را با آزادی برگزیند. وتنها به اثر هردو گزینش اشاره می کند بدون اینکه به امر ونهی بپردازد. تنها پیشنهادی که در سرودهای گات ها بیان شده است دلگرمی به پیشرفت ونوسازی، تازگی، خوشبخت شدن از راه خوشبختی دیگران ونزدیک شدن به خداوند جان وخرد و درک راز هستی است. 
سرودهای گات ها آنچنان ژرف و اندیشه برانگیز است که شنونده را به هوشمندی هشدار می دهد، او را وادار می کند تا خود را بیشتر بپذیرد وازدریچه ای که در دل دارد، هستیِ پویا وجلوه های نیک زندگی را تماشا کند این سرودها نه تنها آموزه های اهورایی است بلکه از اندیشمندی بیان شده است که رازِ فلسفه را شناخته است، ستاره شناسی وپزشکی را می داند وبا ریاضی وبهداشت نیز آشنا بوده است. سرایندهً گات ها، چوپان یا کشاورز ساده ای نیست که بازگو کننده پیام خدای برگزیده اش باشد بلکه سروده هایش الهامی است از نهاد وسرشتی پاک، که آمادگی داشته است تا چیستان و پاسخ های فلسفی را درهستی شناسایی کند و رازهای ناگفته را شکوفا ساخته به گوش جهانیان برساند. 

بسیاری از اندیشمندان وپژوهشگران درباره ارزش و جایگاه سرودهای گات ها (پیام اشوزرتشت) در ادبیات دینی وفرهنگی ایران و جهان نکته های کوتاه ولی شنیدنی دارند. (به ترتیب الفبای پارسی) 

اسلامی ندوشن 
هرگاه بخواهند تاریخ اندیشه را درایران بنویسند، نخستین منبع مکتوب، گات های زرتشت خواهد بود. بخش های دیگر اوستا نیز به دنبال آن می آیند، آنگاه نوبت می رسد به کتیبه های هخامنشی که پرمعناترین حرفی که در آن زده شده است و از داریوش است در کتیبهً تخت جمشید: اهورامزدا این کشور را از دشمن، از خشکسالی واز دروغ محفوظ بدارد. * هشدار روزگار، ص95 

مراد اورنگ 
گاتها بسیار آسان ونتیجه هایش به خوبی روشن است. اگر کسانی باشند که آنها را دشوار وپیچیده بنمایانند، بی گمان خودشان نتوانسته اند از آن چیزی در یابند وبه ارزش گفته هایش پی ببرند وچون خودشان با این دشواری روبرو شده اند، از این رو آنرا دشوار وپیچیده می پندارند.* گزارش گات ها، ص8 

بی آزار شیرازی 
سروده های زرتشت در گاثا به تمامی در نکوهش دروغ، تزویر وریاکاری است ونیز در بزرگداشت راستی ودرستی وپاکی واز آنجا که سرشت آدمیان، همیشه میل به زیبایی وفرزانگی دارد، همدلی کردن با مضامین این سرودها، چون چشمه ساری زلال وروان که سنگ وخاک تفته را می شوید، وطراوت وشادمانی را جایگزین می کند، به زودی شکل می بندد وتاریکی درون را به روشنی مهر فرا می خواند. * باستان شناسی وجغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص406 

رستم پارکی 
سراسر گاتهای اشوزرتشت، آموزش ها ودانستنی های زندگی است که بر یکتاپرستی وبرپایهً اندیشهً نیک (هومَته) ، گفتارنیک (هوختَه) وکردار نیک (هووَرشته) استوارگشته واز هرگونه موهومات وگفته های غیرواقع به دور می باشد. *گاتهای اشو، ص15 

ابراهیم پورداوود 
جای سپاس است که پس ازآن همه ویرانی و سیه روزی که به ایران روی داده، سرودهایی از خود وخشور زرتشت به جا مانده و امروز می توانیم دریابیم که آیین پاکش چه بوده وازسوی آفریدگاریگانه، اهورامزدا چه پیامی به جهانیان رسانیده و به ویژه ایرانیان را چگونه به راه راست خوانده است. آیین و آموزش پیغمبربا ریختگی و پاشیدگی گاتها به خوبی روشن است؛ گروه پروردگاران آریایی سزاوار ستایش نیستند، از آنان جز گمراهی وسیاه روزی نیاید. راستی ومنش نیک و توانایی و اندیشهً سازگار ورسایی و جاودانی که به هفت امشاسپندان نامزد شده اند از نیروهای مزدا اهورا هستند، مردمان باید بکوشند که از این نیروها برخوردار شوند. پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک مایهً رستگاری است چنانکه پنداربد، گفتار بد وکردار بد مایهً تباهی است. دروغ سهمگین ترین دشمن مردمی است باید از آن دوری جُست و به راستی روی آورد. 
مردمان راست که از برای پیروزی نیکی و شکست بدی بکوشند. هرآنکه در این جهان با کردارهای نیک خود گوهر خوبی را یاری دهد در دیگر سرای پاداش یافته به بهشت درآید و هرآنکه گوهر بدی را با کردارهای ناستوده خویش یاری کند، در دیگر جهان پادافراه یابد و در دوزخ درآید.. * گاتاها ص 41 * 

پرفسور رمیه 
آزادی خیال، غیرت وحمیت مذهبی، هوش تند وتیز وذوق محصوص برای چیز هایی نو، اخلاقی که همیشه از ویژگی ایرانیان بوده، در گات های زرتشت به خوبی دیده می شود. 

آر. سی. زنر 
گاثای زرتشت، با نا آگاهی ما از زبانی که بدان نگاشته شده است، ومشکل مربوط به اندیشهً خود پیامبر، اثری تاثیر گذار است. سرودهای گاهان، پیامی مستقیم وفوری را به دست می دهند. این سرودها همواره پویا وزنده اند. اوستای متاخر وبه ویژه یشت ها تازگی وزیبایی آنی شان را دارند، اما نه جذب می کنند ونه شگفت زده می سازند، در حالی که وندیداد آخرین ره آورد عصر اوستایی، مطلقا نشان دهندهً زندگی روحانی نیست، بلکه تنها ثنویتی قانونی (شرعی) و پوچ وعبث وبیهوده است که اگر به اجرا وعمل در آمده بود، طاقت خوش باورترین وساده لوح ترین آدم ها را نیز طاق می کرد. *طلوع وغروب زردشتی گری، ص 253 

موبد رستم شهزادی 
گات ها از باستانی ترین سرود های دینی وکهن ترین آثار نوشتهً قوم آریایی است این سرود ها سراسر آموزشهای نیک اخلاقی وآموزشهای برگزیدهً دینی می باشد که اشوزرتشت برای رستگاری جهانیان وپاک سازی اندیشه ودین وآیین مردمان از سوی مزدا، سرچشمهً دانش وراستی آموزش داده وبا اندک بررسی آشکار می شود که آرمان آن وخشور از پیامبری آن بوده که دین را از هرگونه الودگی پاک گرداند ومردم را از بند وزنجیرهای مراسم خشک وبی حاصل و تشریفات دست وپاگیر آزاد سازد. زشتی ها، کژاندیشی ها، خرافات و موهوماتی که پس از آن در آیین های آریایی رخنه کرده بود از میان بردارد و پوچی و بی ارجی باورهای نادرست چون ساحری، جادوگری ونثار قربانی ها را بادلایل عقلی نشان دهد. * آموزشهای زرتشت پیامبر ایران، رویه11 

عباس شوشتری 
اساس آموزش های گات ها، بروجود آفرینندهای است که اورا، مزدا اهورا یا دانش وزندگی می خواند. او دارای شش صفات است که جداگانه ذکر شده اند وهر صفتی، وسیله ای برای زندگی کامل می شود، وُهومَن، اشاوَهیشتا، خشَتره وَئیریَه، اَمِرَتات، هئوروَتات، آرمَئیتی؛*قهرمانان ایران باستان، رویه183 

جعفری 
گات ها پیام خود را با دانایان در میان می گذارد و هنگامی که آنان آن را می پذیرند، به هرکدام سفارش می کند که نادانان را دانش بیاموزند و تلاش کنند تا نادانی وبی فرهنگی ریشه کن شود. گات ها اهمیت خاص و توجهً ویژه ای به فرهنگ می دهد و می خواهد جهانی با فرهنگ پدید بیاید تا هرکس با همهً آزادی و آزادگی خود، در آبادگری و نوسازی و شادی آفرینی با دیگران هماهنگ، همگام و همکار باشد. 
گات ها جهان بینی است اما بینشی دارد که انسان را به خدا می رساند. گات ها زندگانی را بر دو بخش می کند مادی ومینوی. مادی آن است که زندگانی روزانه انسان را چون جانداری در میان جانداران اجتماعی روشن می نماید. این زندگانی است که باید با طبیعت هماهنگ باشد. مینوی آن است که مربوط به «من» یا اندیشه ویا «اوش» یا هوش وروشنی می باشد و آن انسان را از جاندارِمحض بودن بالاتر و والاتر می سازد و به او اندیشهً آفریننده وافزاینده می بخشد. اندیشه روشنی که او را از راهِ جهان بینی به خدا شناسی می برد و به خدا می رساند. آن از زندگانی مینوی است که او را از هماهنگی با طبیعت پای فراترگذاشته، خدا وار به پیشبری و نوسازی جهان می پردازد. گات ها می گوید انسان باید هردو بخشِ زندگانی را داشته باشد و هردو را به یک اندازه، انسان باید دارای زندگانی متعادل مینوی ومادی باشد. می خواهد انسان هم در جهان باشد وهم با خدا، این است که گات ها دل از جهان بر کندن و در کُنجی خزیدن، یا برعکس درعیش ونوش غوطه ورشدن و یا جهان را به خشم و خون کشیدن را از کارهای زشت می شمارد و می خواهد انسان همواره در یاد خدای خود بوده، درهرکار نغزاجتماعی با دل وجان همبازگردد. بیگمان گاتها سرودهای پاکی است که در عین حال که در درگاه خدا نماز ونیایش است برای مردم، آیین زندگانی وراهنمای رسایی وجاودانی است. آن را خواندن، خدای دانا را ستودن است واندیشه را برای زندگانی بهتر، برتر وزیباترانگیختن است. * ستوت یسن ص 86* 

آبتین ساسانفر 
گات ها سروده های زرتشت، یکی از کهن ترین نوشته هایی است که در جهان بر جای مانده است. اگرکسی به مُعجزه وکارهای بیرون از توانِ انسانی باور داشته باشند، پایدار ماندن گاتا ها پس از گذشت آن همه رویدادهای ویران کننده، خود بزرگترین معجزه است...اندک خرافات مذهبی درسراسر گاتاها به چشم نمی خورد و ازاوستا تنها چیزی که به زرتشت ودین زرتشتی تعلق دارد همان گاتاها است. در زمانی که دولت های ایرانی نیمی از جهان را زیر قدرت و نفوذ اداری خود داشتند و به آسانی مُیسر بود دین خود را رواج دهند از این کار پرهیز می کردند. تحمیل دین وعقیده یک اندیشه غیر ایرانی است. از سوی دیگر اصول فکری و فلسفی گاتاها اصولی کلی وجهانی است که هر کس در هر زمان می تواند حقیقت آن را در یابد، اگر خواست آن را بپذیرد، اگر نخواست نپذیرد مانند یک ایدئولوژی و اندیشهً فلسفی، آزاد اندیشی و گزینش راه و روش به پیروی از خرد، یکی از آموزش های اصلی دین زرتشت است، به این اصول فلسفی و اجتماعی که بیش ازسه هزار و هفتصد سال پیش آموزش داده شده هنوزگروه زیادی ازانسان های پیشرفته پای بندند. 
* سرودهای زرتشت ، گات ها ص 17* 

تهمورس ستنا 
درگات ها اشوزرتشت روش رفتار وکردارمان را نسبت به خدا وخلق تعیین فرموده که هرگاه بدانها رفتار کنیم خواهیم توانست بلندی ها وپستی های زندگی را به خوبی وآسانی طی کرده وشاهد کامیابی را در برگیریم ودر صورتی که زندگی مادی وگیتی مان نیک وکامل باشد زندگی مینوی وروحانی ما نیز در جهان دیگر خوش وخرم خواهد بود. کامیابی در زندگی برابر آموزش اشوزرتشت یعنی پیشبرد وگسترش راستی ودرستی، مبارزه با بدی وزشتی ورسیدن به درجهً کمال مادی و مینوی است. * آموزشهای زرتشت پیامبرایران، صفحهً29 

رشید شهمردان 
گاتهای مقدس، سرودهای وخشور ایران اشوزرتشت سپیتمان، قدیمترین ومهمترین قسمت اوستا است که از دیرزمانی به دست ما رسیده و گذشته از اینکه از نقطه نظر مذهب باید آنرا پایهً آیین مزدیسنا واساسِ کیشِ زرتشت دانست بلکه یک مجموعه کامل و مفیدی است که آموزش های اخلاقی آن ما را یاد آور تمدن دیرین وروحیات ایران پیشین می سازد. 
گات ها نخستین کتاب مقدسی است که از چندین هزار سال پیش بشر را به شاهراه یکتاپرستی راهنمایی نموده وبر ضد گروه پروردگاران آریایی، آیین مزدیسنا را استوار ساخته است. * تعلیمات زرتشت ص 1* 

کیخسروکشاورز 
گات ها را زرتشت سروده ودر بر دارندهً تمام برداشت ویافته های اوست از مزدا، گات ها قدیمی ترین اثر ادبی ایرانی است که باقی مانده وبه ما رسیده وبه صورت شعر هایی است در میان نثر، گفته های این سرودها از خود زرتشت است نه کلام مزدا، اطلاق نام گاتها به این سرودها از خود زرتشت نیست و این نام را بعد ها به این سروده ها داده اند. 

گلدنر 
درگات ها زرتشت به طرز مخصوص وباخیال عمیق سخن می گوید. هریک از قطعاتش دارای فکری است واساسا یک مطلب را تعقیب می کند ولی هرلحظه به شکلی فکر خود را جلوه می دهد سخنانش عاری از پیرایش ساختگی است. هیچ چیز در آن پاشیده وپریشان نیست. حرفی زیادی ندارد، همهً سخنانش از روی اندازه وقیاس است وگفتارش پرازروح وقوت است. 

مهرداد مهرین 
زرتشت علاوه براینکه بزرگترین مصلح اجتماعی ایران به شمار می رود، نخستین شاعر بزرگ ایران نیز محسوب می شود چون کتاب گات ها که پیام اوست حاوی عالی ترین اشعار جهان است. این میراث بزرگ آریایی که در برابر طوفانهای زمانه چون صخره ای استوار ایستادگی کرد دریای گوهری از لطیف ترین وپاک ترین الهامات شاعرانه وحکیمانه است. * فلسفه شرق، ص 202 

هرتل 
در گات ها یک مرد باهوش وبا غیرت که از برای نیکی وخوبی در هیجان است، با یک طرز بسیار دلسوز ومهربان با ما سخن می دارد. کسی است که برای درست کردن اخلاق برخاسته است؛ زراعت وپروراندن ستوران را اساس آسایش وخوشی زندگانی می داند وبر ضدِ خُرافات قومش می باشد. 

پول هورن 
ما در گات ها احساسات شریف، جُرات ایمان وشکوهِ مقام اخلاقی سرایندهً آن را تحسین می کنیم. * فلسفهً شرق، ص203 

فرهنگ مهر 
سرود های اهورایی مانترا، در گات ها شیرین، اندیشه زا وآموزنده است. 
این سرود ها، از آفرینش وروش درست زیستن سخن می گویند ...گات ها بهترین الگوی رفتاری را سفارش می کند. زیرا خوشبختی را برای برگزینندگان آن روش به ارمغان می آورد. گات ها می گوید دانایان روش خوب و نابخردان روش بد را انتخاب می کنند. 
به باورمن گات ها، منطقی، عملی، جهانی، ابدی وانسانی است. 

منطقی است زیرا، خرد اهورایی، رشته ای است که سراسر گات ها را به هم پیوند می دهد. اهورامزدا در خرد، جهان را پدید آورد. اشوزرتشت از راه خرد به هستی اهورامزدای یگانه پی برد. از راه خرد، پیام اهورامزدا را دریافت داشت و به پیامبری رسید. اشوزرتشت از راه خرد، مردم را به شنیدن سخنان خود و پذیرش دین راستین فراخواند. 

عملی است زیرا گات ها دین شدنی ها، دین کار وکوشش، سازندگی وپیشرفت است. گات ها، رُهبانیت، کناره گیری از دنیا و دریوزگی را سفارش نمی کند. گات ها، کار، سازندگی و بهره برداری درست از داده های اهورامزدا را شرطِ رستگاری می داند، دنیا و مادیات باعث نِکبت وبدبختی نیستند. ماده چون داده خدایی است خوب و دوست داشتنی است و حمایت از طبیعت و محیط زیست، سفارش دینی است. 
گات ها با کلان کاردارد به خُرد وریز نمی پردازد. سفارش های گات ها کلی است ووارد جزئیات نمی شود. واین ویژگی اززیبایی های گات هاست که آن را همیشگی می کند. درگات ها دستور های امرونهی موردی، کمتر وجود دارد. خوردن و یا آشامیدن چیز معینی با انجام کار معینی را نهی نمی کند. ولی به طور کلی می گوید از هر آن چه به سلامت تن واندیشه آزار برساند باید دوری جست. 

جهانی است زیرا گات ها، راه خوب زیستن را به همهً مردمان، صرف نظرازجنس، مذهب، و نژاد می آموزد. همهً مردمان را مخاطب قرار می دهد، زرتشت برای همهً کسانی که از دور ونزدیک برای شنیدن گفتار او آمده اند سخن می دارد ...اشوزرتشت می گوید که او برای راهنمایی همه آمده است، تا مردمان را روشن کند، با داد اهورایی آشنا سازد، و بکوشد تا مردمان از بدی دوری جویند و به خوبی گرایند، دینی را بیاموزند که برای همه بهترین دین است. 

ابدی است زیرا گات ها وابسته به زمان و مکان معینی نیست. گفتار گات ها 
ابدی است. هیچ گفتاری شان نزول خاص ندارد وهیچ امری موردی نیست. از این رو در گفتار های گات ها دو گانگی وجود ندارد و یکپارچگی اندیشه در سراسر گات ها چشم گیر است. 
ازآنجا که اندرزهای گات ها کلی است وهمیشه باید خرد و وجدان راهنمای آدمی باشد، در به کار بستن آن ها دشواری پیش نمی آید. مثلا در بارهً روزه گرفتن، یا مالیات به نرخ معین دادن یا به زیارت مکان های مقدس رفتن حکمی در گات ها وجود ندارد. ازاین رو، محدودیت های دست و پا گیر زمان ومکان و یا شرایط ویژهً اقتصادی، فنی وسیاسی، مشکلی به وجود نیاورده و در ابدیت آن خدشه ای وارد نمی کند.؟؟؟ 
انسانی است زیرا گات ها پشتیبان جایگاهِ انسان هاست، آدمیان همکار خدا (ونه بنده یا فرزند خدا) دانسته شده اند. زن ومرد دارای حقوق مساوی هستند و همه جا زرتشت زن ومرد را جداگانه وباهم و در یک ردیف مُخاطب قرار می دهد و نزدیکی آدمی به اهورامزدا را در میزان اشویی او می داند. اشویی با کار بردن اندیشه، گفتار وکردارنیک فراهم می شود . گات ها، رهبران کشوری ودینی ستمکار ونادرست را، چند جا نکوهش کرده وسفارش می کند که نیکان ( اشوان ) باید باهم یگانه و همدل باشند و در برابر رهبران بیدادگرایستادگی کنند. گات ها دروغ وریا را محکوم می کند. حتا دروغ مصلحت آمیز وعمل به تقیه را جایز نمی داند. گات ها می گوید که دروغ وراستی با هم سازگاری ندارند وهیچ گونه همزیستی مسالمت آمیز بین آنها امکان پذیر نیست. 
* دیدی نو از دینی کهن ص 33* 

کیخسرو کشاورز 
من باور وبینش زرتشت در گات ها را چنین برداشت کرده ام. 
1- زرتشت باور داشت که مردم اصالت دارند. به این دلیل آموزش های او برای بشر، اندیشهً بشر، کرداربشر، وپیرامونیان بشر بر روی زمین می باشد. 
2- مردم را از طرفی به کار وکوشش وکشاورزی وآبادی شهر وده وخانه تشویق کرده واز سوی دیگر آنها را از جنگ وکشتار وویرانی وتباهی پیرامون خود برحذر داشته است. 
3- به اندیشهً مردم ارج نهاده وآنان را به پرسیدن واندیشیدن تشویق کرده. سفارش نموده دربارهً هرچه می شنوند، از جمله گفته های خود او، بیندیشند. او همیشه با گفته های مانتره یعنی گفتار اندیشه برانگیز با مردم روبرو شده است. 
4- به اندیشه وخرد آدمی باور داشته وآن دو را انگیزه ومیل بشر به دانش آموزی دانسته است. 
5- به آزادی فرد فرد بشر باور داشته وسخت به آن پای بند بوده، از این رو برای شناساندن مزدا به مردم به اندیشه ودانش آنان روی آورده نه توسل به تهدید و وعده و وعید، خود را به زور شمشیر به مردم تحمیل نکرده بلکه مردم را آزاد گذاشته که اگر مزدا را هم پسند نکردند، او را نپذیرند. 
6- همهً مردم را باهم برابر دانسته، از این رو برای خود، بستگان، قوم وقبیله ویارانش، هیچ امتیازی قایل نشده است 
7- خود را آموزگار وراهنمای بشر خوانده نه پیغمبر یا فرستادهً مزدا یا چیز دیگری که برایش امتیازی باشد. خود را در ردیف کسانی که آموزش هایش را پذیرفتند، اشَوَن به معنی هماهنگ با اشا یا پیرو راستی یا کسی که دارای منش نیک است نامیده. همچنین خود را در ردیف کسانی که مردم را راهنمایی می کنند وسودرسان هستند، سوشیانت خوانده است. 
8- مزدا (دانش بزرگ) را چون دوستی بسیار دانا که در صورت نیاز می توان به آن روی آورد واز آن یاری خواست به مردم شناسانده، خود نیز با این بینش برای یاری خواستن به مزدا روی آورده ودربارهً نادانسته های خود پرسش نموده ودرخواست کرده که برای یافتن پاسخ پرسش هایش به او یاری رساند. 
9- دانش آموختن را ابزارِ زدودنِ ترس ومایهً به دست آوردن توان لازم برای تشخیص درست از نادرست ورفع مشگل ها وحفظ خود از رویدادهای ناخوش آیند دانسته وآن را به مردم سفارش کرده است. 
10- واقعیت دو گوهر همزاد، خوبی وبدی که به باور مردم در توان واختیار خدایان ووسیلهً تهدید بودند را به آنان فهمانده وگفت که این دو همزاد نه در توان خدایان هستند ونه در اختیار کس دیگری بلکه در اندیشه ودر اختیار وتوانِ خود آن ها قرار دارند. این کار به مردم احساس اصالت وشخصیت واستقلال بخشید وآنها را جلب کرد تا به آموزش هایش گوش دهند وبپذیرند. همهً آموزش های زرتشت تشویق به پیروی از خوبی ودوری گزیدن از بدی است. 
11- زرتشت در سراسر گاتها، هیچ جا از هدف خود منحرف نشده وضد ونقیص نگفته، هدف خود که آرامش بشر برپایهً دانش واندیشه وکردار خودِ مردم بود را تا پایان کار به طور مستقیم دنبال کرده است. 

وآنچه دارای اهمیت است اینکه زرتشت در سروده هایش به این موراد نپرداخته واشاره ای نداشته است: 
1- مرگ، زندگی پس از مرگ مانند رستاخیز و روزمحشر، مصالح مردم در آن جهان مانند زندگی لذت بخش در بهشت ومانند آنها 
2- افسانه های اساطیری، روایات مربوط به کارهای گذشته وسرمشق قراردادن آنها 
3- هرگونه مطالبی در بارهً فرشته، شیطان، جن وپری وسایر موجودات آسمانی وامدادغیبی ومانند آنها 
4- هرگونه مطالب غیرممکن، شگفت انگیز، مُعجزه آسا، ودرک نکردنی که با زندگی انسان در این جهان متفاوت باشد 
5- هرگونه سخنی در تایید ویا برگرفته از ساده نگری وپندار بافی اقوام ابتدایی 
*مزدا بنیان آفرینش است ص71