- صفحه اصلی
- دوره نمایندگی
- گفتمان
- فرهنگ ایران
- نوشتارها
- نیایش های اوستایی
- نهاد های زرتشتی
- درباره ما
- پایگاه های مرتبط
- خبرها
دستاندازی به نيايشگاه پيش از تاريخ اردبيل
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد-مارال آریایی : | ||
اردبیل برای بسیاری از گردشگران ایرانی با طبیعت زیبا و آب و هوای پاکیزهاش شناخته میشود، ولی شاید کمتر کسی بداند که یکی از گیراترین(:جذابترین)، گستردهترین و کهنترین میدان تاریخی کشور در این استان است که بهشوَند(:دلیل) ناشناخته بودن مورد بیمهری و بیتوجهی و همچنین تاراج قاچاقچیان قرار گرفته است.
مسوولان نیز بنا به نبود بودجه و گستردگی فضا توان بازآرایی(:مرمت) و نگهداری شایسته از آن را ندارند. حتا جادهای مناسب برای گذر گردشگران ساخته نشدهاست. در زمان بارندگی به شوَند جاری شدن سیل جادهای که از میان روستای «پیرازمیان» میگذرد بسته شده و حتا روستاییان تا بند آمدن سیل هیچگونه کوششی نمیتوانند انجام دهند. به گزارش تارنمای امرداد، گستردگی باستانی شهر یِری با ۴۰۰ هکتار در شمال باختری(:غربی) روستای «پیرازمیان» در ۳۱ کیلومتری خاور(:شرق) مشگین شهر و ۶۰ کیلومتری اردبیل در کنار رودخانه «قَرهسو»جای گرفته است. این گسترهي پیش از تاریخ، نخستین بار در سال ۱۹۷۸ تَرسایی (میلادی) به وسیلهي «چارلز برنی» در سه بخش دژ (قلعه)، نیایشگاه، شامل (سنگ اَفراشتهها ناموَر به "مکتب اوشاقلای") و «قوشاتپه» شناسایی شد و در7 مهرماه 1381خورشیدی به شمارهي ۶۱۶۲ در سیاههي(:فهرست) آثار ملی جای گرفت. علیرضا نوبری استاد دانشگاه تربیت مدرس، نخستین کسی است که این میدان(:محوطه) پیش از تاریخ را در سه بخش کاوش کرد. وی پس از کاوش پیشنهاد بوستان(:پارک) باستانشناسی را برای شهر یِری داد. اما با گذشت اینهمه سال هنوز هیچ اقدامی انجام نشدهاست. نوبری در گفتو گو با تارنمای امرداد، میگوید:«شهریری یکی از ارزشمندترین بازماندههای(:آثار) باستانی ایران است. زمانی که من دربارهي این مکان در کشورهای دیگر سخنرانی میکردم همه شگفتزده میشدند. این همه بازمانده در یک میدان وجود دارد. پیشینهي دژ روی تپه پس از لایهنگاری از دورهي آهن (۱) و (۲) به ۱۴۰۰ و ۱۲۰۰ پیش از تَرسایی (میلاد) برمیگردد، کمی پایینتر بیش از ۳۰۰ گور یافت شد که در زمان پهلوی دوم باز شدهبودند و تنها سه گور دست نزده، پیدا شد.» او میافزاید: «پایینتر از دژ یک نیایشگاه که پیشتر پروفسور "چارلز برنی" شناسایی کردهبود، است که من نیز در سال ۱۳۸۲خورشيدي کاوش کردم. با توجه به دنبالهدار بودن یافتهها خواستار پیدا شدن ساختار آن مکان شدم. هفت کریدور که همگی به یک مکان به فرجام میرسیدند. در اِزارهي دیوارها، پشت به پشتِ سنگاَفراشتههای ایستاده که جلوی آنها سنگنذورات قرار داشت وجود دارد. راهروها نیز بیشتر دارای کف گِل کوبیده یا سنگفرش بودند.» این استاد دانشگاه از چگونگی پدیداری سنگافراشتهها سخن میگوید: «آشنایی دیرینهي انسان با سنگ شوَند(:دلیل) سِپَند(:مقدس) بودن آن است، هرچند که انسان در آغاز باوری نداشت. سپس از نمودارهای طبیعی، نُمادی پدیدار میکند و در پایان خودِ نماد را میسازد. بنابراین اشیایی که به گونه پیکرک، الهه و ایزدان هستند همان اندیشههای بَدَوی انسان است که به گونهي نماد خود را نشان میدهد. در نیایشگاه مکتب "اوشاقلاری" ۳۷۵ سنگافراشته دارای چشم، بینی، مو، دست، کمربند و سلاح که همگی بدون دهان و همه وابسته به دورهي آهن (۲) هستند. گورهای نزدیک نیایشگاه به دورهي آهن (۱) و (۲) بازمیگردند.» سنگافراشته دارای چشم، بینی، مو، دست، کمربند و سلاح که همگی بدون دهان هستند
این کاوشگر شهریِری ادامه میدهد:«در بخش نیایشگاه برای سنگافراشتهها دو دیدگاه وجود دارد، یکی سنگها برای افرادی ساختهشده که جان خود را در جنگ از دست دادهاند یا به نیایشگاه پیشکش شدهاند. سنگافراشتهها در یک زمان کنار هم چیدهنشدهاند، زیرا دارای بلندی گوناگونی از 35 سانتیمتر تا نزدیک 2متر و 25 سانتیمتر هستند. در بخش دیگری هم سنگهای رودخانهایِ ایستاده، نُمادی از سنگافراشتهها چیدهشدهاند مانند، امروزه که در کنار مسجد یا کلیسا بخشی برای روشن کردن شمع وجود دارد و برای این سنگها نذورات نیز گذاشته میشدهاست.»
نوبری از گونهها و نداشتن دهان سنگهای مکتب اوشاقلاری میگوید: «از آنجایی که سنگافراشتهها نماد مردگانشان بوده، دارای دهان نیستند، زیرا مردگان توان سخنگفتن ندارند و مورد دیگری که میتوان گفت زمان دَرونشُد (:ورود) به نیایشگاه، مسجد یا کلیسا بیشتر باید گوش کنیم تا سخنبگوییم.» در این میدان سه گونه سنگافراشته وجود دارد یکی، مو از دو سوی صورت به سمت بدن آمده و به گونه دست درآمدهاست، در برخی صورت مرزبندی دارد و مو به سوی بدن به گونه دست درآمده است و در گونه دیگر با وجود مرزبندی صورت و مو، دستها کنار هم به حالت فروتنانه(:احترام) قرار گرفتهاند.» گونه ای دیگر از سنگ افراشته (بدون دست)
او میافزاید: «اِشکَفتی(:غاری) پایینتر از سنگافراشتهها یافت شد که حتا پس از انجام یک تِرانشِه آزمایشی بازمانده چندانی درآن یافت نشد. مابین اشکفت و سنگافراشتهها یک دروازه سنگی وجود دارد. در بخش درونشُد اشکَفت نیز، سنگافراشتههایی وجود داشت که با نام (به عنوان) سنگگور از آن بهره گرفتهشده و نمایانگر آن است که پس از دوره آهن (۲) در این بخش یورشی انجام گرفته و افراد یورشگر به هیچ روی به سنگها و نمادهایش باوری نداشتهاند.»
این باستانشناس در بخش دیگری از سخنانش میگوید: «در گورهای پیدا شده بخشی از گوسپند یا گاو را با نام نذورات در گور جای داده بودند. بزرگیِ گور نشانگر جایگاه اجتماعی فرد است، در دورهي آهن و حتا پیش از آن باور داشتند انسان پس از مرگ مکانش دگرگون خواهد شد. بههمین شوَند همراه مرده، همهي ابزار مورد نیاز برای زندگی پس از مرگ را در گور جای میدادند.» نوبری با اشاره به ارزش شهریری و کاربردیتر کردن آن میگوید: «میدان شهریری نه تنها در ایران بلکه در خاورمیانه یگانه است. از این نمونه سنگافراشتهها در "حکاری" شهری نزدیک "ماردین"ترکیه و در "دوبندی" آذربایجان وجود دارد. هرچند به این گستردگی نیست. در سال ۱۳۸۱ از جلیل گلشن و محبعلی که آن زمان بخش بازآرایی(:مرمت) میراث فرهنگی را در دست داشتند ۱۵ میلیون تومان بودجه گرفته و به اردبیل فرستادم تا بازآراییهای لازم انجام شود، ولی کار به هیچ روی انجام نشد! من آن زمان پیشنهاد دادم به شوَند گستردگی بسیار میدان شَهریِری بازآرایی به گونهای انجام شود تا به بوستان باستانشناسی کاربری پیدا کند. شوربختانه از استان موافقتی نشد و همانگونه ماند و روزبه روز شاهد نابودی بازماندههای آن هستیم». از روزهای آغازین امسال گزارشهایی مبنی براین که هنرمندی کوشش میکند با بهرهگیری از هنر مفهومی آینههای بسیاری به بلندای ۲ متر در کنار سنگافراشتهها کار گذاشته تا مردم، گردشگران و بهویژه مسوولان میراث فرهنگی را به سوی شهریری جذب کند و همچنین اقدامات لازم برای نگهداری بهتر این یادمان چندهزار ساله انجام شود. علیرضا امیرحاجبی پس از شناختن شهریری و یادمانهای ویران شده با آرمان پیوند مین هنرهای مفهومی در شکلهای گوناگون و باستانشناسی طرحی با چیدمان آینه را با سازمان میراث فرهنگی استان اردبیل درمیان میگذارد و پس از تشکیل کمیته فنی و بررسی طرح موافقت خود را اعلام می کنند. امیرحاجبی با آگاهی از بیمار بودن میدان ارزشمند باستانی و آسیبهای بسیاری که از یخبندانهای زمستانی، گلسنگها، باکتریها بر این میدان وارد آمدهاست آرمانش از نهادن چهل آینه با قاب چوبی پیامرسانی بود که بازدیدکنندگان چهره خود را با نمادی از چهرههای چندین هزار ساله برابری دهند و به اندیشهها و باورهای آنان بیندیشند و مسوولین را وادار به پشتیبانی بیشتر از این میدان باستانی کند. کار هنری امیرحاجبی میتوانست بسیار ارزشمند باشد اما با بهرهگیری ابزارهای نامناسب، ناملایمات آب و هوایی و وجود بادهای تند آینههای کار گذاشته شده بیش از دو ماهی میهمانان مکتب اوشاقلاری نبود. سنگافراشتههای بدون دهان در سکوت هنوز چشمبهراه یاری رسانی هستند البته تا پیش از آن که به تمامی ویران شوند و چیزی برجای نماند. بخشی از دیوارههای دژ در قوشا تپه غاری که در پایین نیایشگاه وجود دارد دروازهای که از سوی غار به سوی نیایشگاه کار گذاشته شده و زمان گذر باید خم شد رودخانه قره سو در پایین قوشا تپه ویرانی بسیاری از سنگ افراشتهها بخش دیگری از دیواره دژ برخی سنگ افراشتهها را به گمان یافتن گنجی درون آن شکستهاند آثار برجای مانده از دژ در بالای نیایشگاه در قوشا تپه زمان جاری شدن سیل جادهای که از میان روستای «پیرازمیان» میگذرد، بسته میشود |
منبع خبر:
خبرگزاری امرداد