جایگاه یشت ها در فرهنگ وادبیات اوستایی

یشت از واژه اوستایی "یشتی" yashti واز ریشه و بن واژه یسنا، به چم (معنی) نیایش و فدیه می باشد دکتر محمد معین بین یسنا ویشت ها را در این می داند که یسنا برای ستایش به طور عموم آمده ولی یشت ها به ویژه برای ستایش آفریدگار ونیایش امشاسپندان وایزدان است (مزدیسنا وادب پارسی، رویه 201) 
در فرهنگ های پارسی "یشتن" را عبادت ونیایش کردن آورده اند مولف برهان می نویسد: " یَشتن بر وزن گشتن به لغت زند وپازند به معنی زمزمه کردن وچیزی خواندن باشد برطعام، وآن عبادتی است مغان را در وقت طعام خوردن" 
یشت ها نسکی است از 5 بخش ادبیات اوستایی که از زمان ساسانیان باقی مانده است. دیگر بخش های اوستا یسنا، ویسپرد، وندیداد و خرده اوستا می باشند. یشت ها پس از سرودهای زرتشت (گات ها) و هفت هات از کهن ترین بخش های ادبیات اوستایی به شمار می آیند که از باورهای سنتی ودینی، فرهنگ وتاریخ ایران باستان گزارش می دهد. 
استاد پورداود باوردارد که نگارش یشت ها به پیش از دوره پادشاهی هخامنشیان در ایران باز می گردد زیرا در یشت ها به نام برخی ازپادشاهان استوره ای مانند گشتاسب یاد شده است ولی از نام پادشاهان دوران هخامنشی مانند کورش، داریوش وخشایار یادی نشده واین در حالی است که نام برخی از این بزرگان در نوشته های دیگر مانند تورات آمده است. 
از دیدگاه زمان نگارش یشت ها نیز نمی توان باور کرد که همگی متن یشت ها در یک زمان ویژه یی سروده شده باشند به نظر می رسد برخی از یشت ها که بزرگ تر وکهن تر می باشند در زمانی نگارش شده اند که زبان گفتگوی مردم گویش اوستایی بوده به این دلیل که بسیاری از ضرب المثل ها و عبارت های رایج آن زمان در یشت های کهن مشاهده می شود ولی در برخی از یشت ها که جوان تر می باشد چنین برداشت می شود که زبان اوستایی، تنها مورد استفاده دانشمندان وموبدان بوده وهمگان درگفتگوی روزانه خویش از آن بهره نمی گرفته اند. 
در مورد چگونگی وزن سرایش یشت ها دکتر معین می نویسد:" یشت ها امروز اگرچه ترکیب شعری ندارد، ولی هنوز هم کلامش موزون وبا طرزی شاعرانه، با عبارت بلند وتخیلات عالی سروده شده است. اصلا هم یشت ها منظوم بوده ( ولی دارای اوزان هجایی) ومانند گات ها به قطعات و بیت های 8 وگاهی 10 و 12 هجایی تقسیم شده است. بعد ها به دلیل تصرفاتی که در آن شده و به علت تفسیر که به تدریج جزو متن گردیده ترکیب شعری آن به هم خورده است." (مزدیسنا وادب پارسی، رویه 202) 
یشت ها از دیدگاه موضوع نیز با یکدیگر تفاوت دارد یشت های کوچک بیشتر نیایش ها ودعاهایی است که از بخش های دیگر اوستا برداشت شده است ولی یشت های بزرگ هریک به موضوعی ویژه اشاره دارند و به گونه یی مخصوص سروده شده اند. آبان یشت وتشتر یشت به رویدادهای طبیعی اشاره می کند و موضوع مهر یشت و فروردین یشت بیشتر جنبه اخلاقی دارد و در زامیاد یشت از شکوه پادشاهی ایران سخن رفته ورقابت ایرانیان وتورانیان را یادآوری کرده است. 
استاد پورداوود باوردارد که بسیاری از شخصیت های داستانی که در شاهنامه فردوسی و ادبیات پس از اسلام آمده در یشت ها نیز از آنان یاد شده است: " آنچه فردوسی، طبری، ابن اثیر وبیرونی وغیره از داستان ایران یاد کرده اند در یشت ها نیز ذکر شده است. از هوشنگ پیشدادی تا گشتاسب حامی زرتشت سخن رفته است... وجود این داستان ها در اوستا به خوبی ثابت می کند که فردوسی در ذکر آنها مغلوب احساسات شاعرانه خود نبوده واغراقات بیرون از اندازه به کار نبرده است این داستان ها در اوستا به منزله قصص انبیا بنی اسرائیل است.درتورات وقرآن فرق عمده که با آنها دارد این است که بنا به خصایص ایرانیان قدیم پراز دلیری وجوانمردی وجاه وجلال است، ضعف وعجز ولابه وگریه وزاری وفقر وبی اعتنایی به دنیا در آنها راهی ندارد" (یشت ها، رویه9) 
دکتر پرویزرجبی می نویسد: " یشت ها، علاوه بر مساله های دینی، به تفصیل به ایزدان ویلان ونامورانی می پردازد که بدون کوچکترین پیوندی با آیین زرتشت در باور وفرهنگ مردم مقامی ارجمند ونقشی تعیین کننده داشته اند. با توجهی که یشت ها به ایزدان وپهلوانان ایران پیش از زرتشت دارند، پیداست که آیین زرتشت، به رغم رشد محسوس خود، ناگزیر از توجه به باورهای مردم بوده است. یشت ها حاصل تبلور این توجه اند و نماینده مرحله ای نوین از آیین زرتشت. برآیند این تفاهم، امکان ادامه زندگی اساطیر ایران وگذر آن ها از سده های طولانی ورسیدنشان به زمان ما است. یشت ها با هنرمندی تمام سردمداران دوران الحاد وایزدان زرتشتی، مانند "اشی" و "سروش" را ماهرانه در کنار هم قرار داده اند. این "هم آمیزی" چنان پخته و"روا" انجام پذیرفته که هیچ گروهی نمی توانست احساس کند که بازنده تفاهم است. از وجود زند وَهومَن یَسنَه ( زند بهمن یشت) چنین برمی آید که در گذشته هریک از امشاسپندان وایزدان وروزهای ماه، یشتی ویژه خود داشته است..." (هزاره های گمشده، رویه 140) 
اکنون 21 یشت به یادگار مانده که از روزگار ساسانی است، نخستین یشت در ستایش دادار اورمزد است و "هرمزد یشت" نام دارد. سرود و یشت پس از آن نیز "هفتن یشت" نامیده می شود که نیایشی در ارج گزاری به جایگاه امشاسپندان است و چون بیش از یشت های دیگر اهمیت داشته است اکنون در بخشی از یسنا و در کنار گات ها، سرودهای زرتشت جای گرفته است. 
نگاهی کوتاه به هریک از یشت ها چنین است: 

1- هرمزد یشت؛ درستایش اهورامزدا و جایگاه یکتای اوسروده شده وفهرستی از 55 نام وفروزه اهورامزدا را یادآوری کرده است این یشت33 بند دارد. 
2- هفتن یشت؛ در ستایش امشاسپندان وفروزگان اهورایی است و بازبانی که گاهی قابل درک نیست به امشاسپندان وایزدان اشاره می کند. این یشت از یشت های جوان و ضعیف است و 15 بند دارد. 
3- اردیبهشت یشت؛ درستایش اشا و بهترین هنجار یعنی راستی، درستی، پرهیزگاری، پارسایی، پاکی و اخلاق نیک سروده شده که جان مایه اندیشه، گفتار وکردارنیک به شمار می آیند. بخش دیگری از آن نیز دعای "ائیریامن" است که سرودی برای درمان و تندرستی است در این یشت به 5 نوع پزشکی در ایران باستان اشاره شده است. این بخش از اوستا را گاهی برای تندرستی ودرمان بیماری ها نیز می سرایند. اردیبهشت یشت 19 بند دارد. 
4- خورداد یشت؛ درباره جایگاه امشاسپند خورداد بوده که برخی از واژگان آن برهم ریخته وازبین رفته است این یشت 11 بند دارد. 
5- آبان یشت؛ در ستایش "اردویسور اَناهیتا" سروده شده و به جایگاه آب در زندگی مردم ایران باستان اشاره دارد، وبه شخصیت بسیاری از پادشاهان پیشدادی مانند هوشنگ، جمشید، فریدون، کیکاووس، کیخسرو، توس، نوذرو...اشاره شده است. 
6- خورشید یشت؛ در ستایش جایگاه خورشید و ارزش فروغ وروشنایی در زندگی مردم است و چون با مهر نیز بستگی دارد ایزد مهر نیز در بخشی از آن ستایش شده است. خورشید در این یشت جاودانی وتیزاسب خوانده شده که اگر برنیاید دیوان هرآنچه را که برروی 7کشور روی زمین است نابود می کنند.خورشید نیایش در خرده اوستا از این یشت برداشت شده است. این یشت 7 بند دارد 
7- ماه یشت؛ در ستایش ماه وروشنایی آن در شب است وهنگامی که خورشید پنهان خواهد شد. در این یشت، ماه دارنده تخمه ستوران ودربردارنده تخمه گاو ستوده شده است. این یشت 7 بند دارد. 
8- تشتر یشت؛ در ستایش ایزد تشتر و نماد باران است که آنرا تیر ایزد نیز می گویند. دربخشی از این یشت به استوره نبرد میان تشتربا دیو"اپوش" اشاره شده این نبرد درپهنه آسمان، در سه مرحله وهرمرحله در ده شب انجام می گیرد که سرانجام فرشته باران پیروز خواهد شد. دربخش دیگری از این یشت به حماسه دلاور ایرانی آرش شیواتیر (کمانگیر)، نخستین جان باخته راه ایران اشاره شده است، تعیین مرز ایران به وسیله پرتاب تیر آرش نشان می دهد که سراینده تیر یشت باشنده سرزمین ایران بوده است. تشتر یشت 62 بند دارد. 
9- گوش یشت؛ که "درَواسب یشت" نیز نام دارد درستایش ایزد بانوی درواسب دارنده اسبان خوب، ومربوط به زمانی است که ایرانیان موفق به رام کردن اسب شدند. این ایزد تندرستی و نیرومندی اسبان ودیگر حیوانات سودمند را برعهده دارد. این یشت 33 بند دارد. 
10- مهر یشت؛ این یشت همانند فروردین یشت وپس از آن یکی از بلندترین سرودهای اوستایی است که در ستایش مهر سروده شده است مهر نورخورشید است که در ایران باستان نماد وفا و پیمان داری که از ارزش ویژه یی برخوردار بوده است. سفارش پیمانداری در این یشت برای همگان است؛ بین دو دوست، بین زن وشوی، مردم شهرها وکشورها وچنانچه کسی پیمان شکنی کند، مهر او را به سختی تنبیه خواهد کرد. مهر در این یشت به شکلی نمادین دارای هزاران چشم وگوش است تا بتواند مردمان گیتی را تماشا وکنترل کند. این یشت ویشت های دیگر مانند هفتن یشت، ورهرام یشت، آبان یشت و...در زمان ساسانی به ابتکار موبدان کوتاه تر شده و در خرده اوستا به نام های مهرنیایش، هفتنگه یشت، ورهرام یشت و آبزور جای گرفته است. مهر یشت دارای 146 بند است. 
11- سروش یشت؛ درستایش ایزد سروش است. سروش نغمه وندای درونی است وایزد فرمانبرداری به شمار می آید که در باور کهن پیش از زرتشت به همراه ایزدمهرو ایزد رشن روان در گذشتگان را پس از درگذشتن و عبور از چینود داوری خواهند کرد تا میزان کردار خوب وبد آنها تعیین شود. سروش یشت 23 بند دارد 
12- رشن یشت؛ در ستایش ایزد رشن (رشنُو) است که نماد راستی وتوانگری می باشد وچنانکه در یشت پیشین به آن اشاره شد با همکاران خود و با چشمانی بینا میزان کارهای نیک وبد انسان را مورد سنجش قرار می دهد. یشتی ساختگی وکم ارزش است. رشن یشت دارای 13 بند است. 
13- فروردین یشت؛ درستایش فروهر، فروزه اهورایی است که در نهاد انسان به یادگار گذاشته شده وپس از درگذشتن به جایگاه خویش باز می گردند وهرسال در چند نوبت، به هنگام نوروز و جشن فروردینگان به زمین باز خواهند گشت. در بخشی از آن به فروهرنام آوران گذشته گسترش دهنده دین زرتشت نیز اشاره شده است. فروردین یشت شاید کهن ترین یشت ها باشد که یک گنجینه اساتیری باارزش است. در این یشت نام بیش از 300 شاه، دلیر وپارسای اساتیری آمده است. این یشت از بلندترین یشت ها بوده و 158 بند دارد. 
14- وَرَهرام یشت؛ در ستایش "وِرِثرَغنَه" ایزد بهرام است که نماد رزم، پیکارو پیروزی است وپیشینه هند وایرانی دارد. در باور کهن ایرانی سرایش آن سبب پیروز شدن در کارها بوده و نیایشگاه هایی نیز به نام "شاورهرام ایزد" در برخی از روستاها وشهرها بناشده بود تا مردم به امید پیروزی در چنین مکانی به سرایش ورهرام یشت بپردازند. این یشت دارای 64 بند است. 
15- رام یشت؛ از یشت های جوانتر نسبت به یشت های کهن است که در ستایش "وَیو" ایزد باد است.بُندهش می نویسد بدان روی رام خوانده شده که رامش بخش به همه آفرینش است. رامش وآرامش، مورد توجه دوشیزگان نیز است آنان برای یافتن شوهران خوش رفتار وفرزندان دانا وخوش سخن از اویاری می خواهند. این یشت 57 بند دارد. 
16- دین یشت؛ دین به معنی تشخیص مینوی و وجدان بیدار است. درستایش "چیستا" ایزد دانایی ودانش مزدا داده سروده شده است. وبه جایگاه دانش در کنار دین اشاره دارد که بایستی دین با دانش هماهنگ باشد. زرتشت از دانش می خواهد، که او را نیرو در پاها، شنوایی در گوش ها، توان در بازوان وتندرستی وپایداری تن بخشد واو را چنان نیروی بینایی ارزانی دارد که اسب دارد.این یشت 20 بند دارد. 
17- اَرت یشت؛ ارد یشت در ستایش "اشی" در اوستا ایزد بانوی فراهم کننده ثروت ودارایی سروده شده است. همه خوشی ها ولذت ها، شکوه ونعمت، سازش و آرامش، خوراک فراوان وگوناگون، آذوقه بسیار در انبار، بوهای خوش وبستری با بالش های آراسته و خانه های خوب واستوار، ستوران وگله وایوان های زیبا، زنان ودختران نیکو، با دست بند وخلخال وطوق وکمر بند آراسته، اسبان تیزتک وشترهای کوهان بلند و زروسیم وجامه ارزنده از آن خاندان مرد پارسایی می شوند که فرشته ارت را خشنود سازند. این یشت 62 بند دارد. 
18- اشتاد یشت؛ اشتاد یا اَرشتات به چم دادگری و درستی است. ایزد بانوی راستی وراهنمای مینویان وجهانیان است. روز رستاخیز رشن، روانِ درگذشتگان را شمرده، اشتاد و زامیاد آن ها را به کفه ترازو می گذارند. ولی سرودهای این یشت به ستایش "خُورِنَه" فره ایرانی، نبرد با دیوان، جایگاه ایزد تیر،ایزد باد وایزد بانوی اشی پرداخته است . این یشت 9 بند دارد. 
19- زامیاد یشت؛ از یشت های کهن به جساب می آید و دوبخش دارد، بخش نخست آن به جغرافیای تاریخی ایران اشاره دارد نام کوه البرزو برخی از کوه های ایران را بیان می کند که شهرت یا داستان و اسطوره ای را به همراه داشته اند. بخش دوم در ستایش فره ایزدی است که سبب فر وشکوه مردم خواهد شد. آشکار است که فر پیشینه دیرین داردودر زمان سرایش زامیاد یشت با استوره یی کهن همراه بوده وچنین برمی آید که باور به فره ایزدی به دوران پیش زرتشت وزمان آریایی ها برمی گردد این یشت 96 بند دارد. 
20- هوم یشت؛ در ستایش گیاه هوم سروده شده است. گیاهی که در ادبیات کهن پیش از زرتشت برای خشنودی خدایان پنداری بوده ولی پس از آن جایگزین دیگری با کاربری متفاوت دارد واکنون موبدان در مراسم یزشن خوانی که به هنگام آغاز گاهنبار ها برپا می شود از آن برای تهیه شیره هوم بهره می گیرند. این یشت 2 بند دارد 
21- ونند یشت؛ درستایش "ونند" می باشد که از ایزدان همکار با "تَشتَر"، ایزد مبارزه کننده با دیو "اَپوش" است. ستاره ونند دراین یشت درجایگاه دورکننده حشره های موذی ستوده شده است. این یشت دارای 1 بند است. 

دکتر پرویز رجبی درباره یشت ها می نویسد: " پس از گات ها، یشت ها زیباترین ودلکش ترین بخش اوستای مرسوم را تشکیل می دهند، که در آیین های دینی زرتشتیان نقشی ندارند وبیشتر حامل پیام های فرهنگی ایرانیان باستان اند. به گمان نزدیک به یقین یشت ها برگرفته از بغان یشت، اوستای ساسانی است. بغان یشت که بیشتر جان مایه خود را از افسانه ها واساتیر بسیار کهن آریایی- ایرانی دارد نسکی بوده است درنیایش وستایش اهورامزدا، که بزرگترین بغان است وهمچنین ستایش از فرشتگان وایزدان ودیگر موجودات نامرئی و مرئی روی زمین، ازجمله نام روزهای 30 گانه ماه وستایش از شهرت، قدرت، پیروزی وشگفتی های آنها. از گزارش دینکرد می توان به این نتیجه رسید که این نیایش ها، همین یشت هااند که زمانی بخشی از بغان یشت را تشکیل می داده اند. 
بغان یشت را می توان، همانگونه که از نامش پیداست، ایزدنامه دین های کهن ایرانی که کم کم در آیین زرتشت مستحیل شده اند، به شمار آورد. حضور ایزدان در یشت ها، این کتاب را از موقعیت ویژه ای برخوردار کرده است. در حقیقت بدون یشت ها، پژوهش در یزدان شناسی ایران باستان، بسیار دشوار می بود. بررسی یشت ها نه تنها ما را به شناخت ایزدان کهن ایرانی نزدیک می کند، بلکه با روحیه وبینش ایرانیان باستان نیز آشنا می سازد. از این روی، با این که یشت ها از نظر زبان وموضوع متفاوت از گات ها اند، پس از گات ها مهمترین بخش اوستا به شمار می آیند." (هزاره های گمشده، رویه 138) 

یاری نامه: 
مزدیسنا وادب پارسی، جلد اول، دکتر محمد معین، تهران، انتشارات دانشگاه تهران 1355 
هزاره های گمشده، دکتر پرویز رجبی، تهران، نشر توس 1380 
یشت ها، جلد اول ودوم، ابراهیم پورداود، تهران انتشارات دانشگاه تهران 1347