بی مهری به بنای آتشکده آذرجوی در شهر داراب پارس

بی مهری به بنای آتشکده آذرجوی در شهر داراب پارس
 
هم‌زیستی گوسپندان با یک آتشکده در داراب!
   
 
خبرنگار اَمرداد – سیاوُش آریا :

 در روزگاری که برخی ازکشورهای همسایه‌ی ما به دنبال ساختن تاریخ و هویتی برای کشور خود هستند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکرده تا بتوانند پیشینه ای برای خود دست و پا کرده و در صحنه‌ی بین المللی خودنمایی‌(:عرض اندام) کنند، یادمان‌های ملی ما یکی پس از دیگری دستخوش ویرانی جای گرفته و از صفحه‌ی تاریخ پاک می‌شوند!
به گزارش اَمرداد، نبود بودجه درکنار مدیریت ناکارآمد مدیران فرهنگی شهری و استانی به ویژه سرپرست (:متولی) اصلی پاس داری از یادگارهای تاریخی – فرهنگی یعنی سازمان میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی انگیزه ای شده که بیشتر یادمان های ملی کشور در تیررَس نابودی جای گرفته و با مرگ دست و پنجه نرم کنند. در این میان یادمان‌های روزگار باستانی که از زمان ساسانی به بالا به شمار می آیند به گواه دیرینگی و شناخت آیین و آداب زیست مردمان کهن از ارزش بیشتری برخوردار بوده و پاس داری و نگه داشت آن از هر راه روشی بایسته (:ضروری) است. اما با همه‌ی ارزش و جایگاه ویژه ی آنان، این یادمان ها روزگار اندوه باری را سپری می کنند و هر کدام در گوشه ای به حال خود رها شده و مورد بی‌مهری مدیران فرهنگی جای گرفته اند. چهارتاقی ها یکی از سازه های ارزشمند باستانی به شمار می آیند که کمابیش دیرینگی شان به روزگار ساسانی می رسد و از دیدگاه باستان شناسی، مِهرازی (:معماری)، تاریخ اجتماعی و سیاسی، پژوهش‌های تاریخی، شناخت آیین و دین مردمان گذشته و شرایط زیست آنان از ارزش ویژه ای برخوردارند. با این وجود این سازه ها نه تنها به درستی پاس داری و نگه داری نمی شوند، بلکه بیشتر آنان روزگار ناخوشی را سپری می‌کنند. یکی از این چهارتاقی ها که به آتشکده ی آذرجو نامدار است و در شهرستان داراب در استان پارس (:فارس) جای گرفته در بدترین شرایط حفاظتی به سر می برد. زمین های کشاورزی گِرداگرد این یادمان ملی را فراگرفته و بخشی از رَج دیواره های این سازه را از میان برده است. کَنده کاری های (:حفاری ها) غیرمجاز در جای جای این سازه ی باستانی دیده می شود. گُل سنگ ها و درختچه های کوچک و بزرگ درون سازه رِخنه (:نفوذ) کرده و افزون بر آسیب های برگشت ناپذیر، چشم انداز بدی را پدیدار ساخته است. بیشتر سنگ های سازه بر اثر گذشت زمان و رسیدگی نکردن مدیران شهری و استانی از آن جدا شده و بر روی زمین ریخته است. گنبد بزرگ چهارتاقی سراسر به درون سازه فرو ریخته و بخش هایی از دیواره ی چهارتاقی از میان رفته است. نبود حریم و گُستره‌ی‌(:عرصه) مُصوَب از دیگر دشواری های این یادمان نیاکانی به شمار می آید. اما بی گمان بدترین دشواری این یادگار ساسانی رها کردن آن و بی مهری مدیران میراث فرهنگی است. همچنین چرای گوسپندان در کنار آن از دیگر آسیب های وارده به این آتشکده ی ارزشمند بوده که آینده ی ناروشنی را برایش رقم زده است.
میلاد وَندایی، باستان شناس که به تازگی این یادمان را از نزدیک دیده است به اَمرداد گفت : « مجموعه چهارتاقی آذرجو یکی از برجسته ترین چهارتاقی های ساسانی در منطقه ی دارابگرد است. شوربختانه امروزه از این یادگار نیاکانی تنها تَلی از خاک برجای مانده که زمین های کشاورزی نیز به حریم درجه یک آن دست اندازی کرده و بخش‌هایی از آویخته های (:متعلقات) مِهرازی سازه را از میان برده است. در میانه ی این تپه‌ی کوتاه چهارتاقی اصلی جای داشته که آوار گنبد آن در درون سازه فرو ریخته است و تنها بخشی از فیل پوش‌ها و بَشن گنبد بر جای مانده است. این چهارتاقی همانند نمونه های دیگر خود به شکل مربعی در اندازه ی 17 * 17 متر بوده که می توان آن را جزو مجموعه چهارتاقی های بزرگ ساسانی دانست».
سردبیر مجله‌ی باستان شناسی کَند‌و کاو افزود‌: «‌این سازه از چهار سو دارای تاق های ورودی بوده است که در هر بخش نیز ایوان ورودی در برابر آن از سوی راهروها و دیگر تالارها وجود داشته است که به انگیزه‌ی ویرانی سازه، امروزه تنها بخش‌هایی از رَج دیوارها در کف زمین بر جای مانده و با کاوش های باستان شناسی می توان به داده های درخُوری (:مناسبی) در این باره دست یافت. اما بر پایه ی شواهد موجود از دیوارها و شیوه و فرم تاق و اندازه ی آجرها و بهره مندی آن ها در دو گونه ی ویژه (حالت خاص)، می توان این مجموعه را در سنجش برابر و سازگار با نمونه‌هایی همچون مجموعه چهارتاقی نیاسر، به اواخر روزگار ساسانی به ویژه سده های 5 و 6 میلادی نسبت داد».
این باستان شناس که بر روی چهارتاقی ها پژوهش کرده است در دنباله ی سخنانش به اَمرداد گفت‌: «‌چهارتاقی آذرجو همانند بسیاری دیگر از چهارتاقی های ساسانی در کنار رودخانه ای ستُرگ با نام «اُغلان قِز» (پسر و دختر) ساخته شده است و از همین روی می تواند گمانه ی (:احتمال) کاربری آتشکده، و وابستگی (:تعلق) آن به ایزد آناهیتا را برای این مجموعه افزایش دهد، هر چند به انگیزه ی خشک سالی منطقه ای این رودخانه نیز امروزه خشک شده است».
به گزارش اَمرداد، آتشکده‌ی آذرجو در 12 کیلومتری جنوب باختری (:غربی) داراب در دهستان شاهیجان در کنار چشمه ی بزرگ و برکه ی آبی جای گرفته است. کاراسته‌های‌(:مصالح) به کار رفته در این سازه از سنگ و گچ بوده و نمای آن با آجرهایی مربع شکل آراسته شده است. این چهارتاقی در سده ی گذشته دارای گنبد بوده که امروزه به درون آن فرو ریخته است. سقف گنبدی شکل آتشکده آجری بوده و با بلندایی نزدیک 12 متر بر بالای سکوی مربع شکلی از سنگ و گچ برپا شده بوده است. در درون آتشکده درگذشته چهارتاقی‌ای به بلندای کمابیش 15 متر ساخته شده بوده که هم اینک از میان رفته است. درخت سدر کهنسالی در کنار چهارتاقی وجود دارد که در نقاشی کشیده شده به وسیله‌ی فرصت الدوله شیرازی در یک سده پیش نیز دیده می شود. به نوشته ی مسعودی این آتشکده تا سده ی چهارم مَهی‌(:قمری) آباد بوده و از ورجاوندترین آتشکده‌های بزرگ زرتشتیان به شمار می‌آمده است که در کنار چشمه‌ای طبیعی جای گرفته است. آتشکده‌ی آذرجو در خوردادماه 1385 با شماره‌ی 15602 در سیاهه‌ی یادمان‌های ملی به ثبت رسیده است. 



حفاری غیر مجاز

بقایای بنا که امروزه از میان رفته است

آتشکده آذرجو در داراب پارس
 
آتشکده آذرجو، نقاشی فرصت الدوله شیرازی یک سده پیش

 
بقایایی از سنگ‌ها و دیواره‌های یادمانی نزدیک بنا که از میان رفته است


نمونه‌ای از سفال‌های موجود

چشمه بزرگی که روبروی آتشکده بوده و اکنون خشک شده است

ساخت و ساز در حریم یادمان ملی

بخشی از چهارتاقی که فرو ریخته است. دید از درون بنا

راه ورودی به یادمان ملی که بسیار بد و ناهموار است و درخت سدر کهنی که کنار این بنا هنوز نفس می‌کشد

کف یادمان ملی که بهم ریخته است



 
بیشتر سنگ‌های این چهارتاقی از هم جدا شده و بر روی زمین ریخته است

منبع خبر: 
خبرگزاری امرداد amordadnews.com