بزرگداشت جایگاه کورش در انجمن فرهنگی افراز

بزرگداشت جایگاه کورش در انجمن فرهنگی افراز

هفت آبان برابر با روز کورش بزرگ است و به‌همین بهانه بزرگداشتی از سوی انجمن فرهنگی ایران زمین (افراز) با باشندگی هما ارژنگی، چکامه‌سرای مههفت آبان برابر با روز کورش بزرگ است و به‌همین بهانه بزرگداشتی از سوی انجمن فرهنگی ایران زمین (افراز) با باشندگی هما ارژنگی، چکامه‌سرای مینی ایران، عبدالمجید ارفعی، زبان‌شناس و برگردان منشور کورش، دکتر محمدناصری فرد سنگ‌نگاره شناس، فرشید فرجی مستندساز، علی‌رضا افشاری از انجمن افراز و دوست‌داران فرهنگ ایران در فرهنگسرای سرو برگزار شد.

 

 هفت آبان برابر با روز کورش بزرگ است و به‌همین بهانه بزرگداشتی از سوی انجمن فرهنگی ایران زمین (افراز) با باشندگی هما ارژنگی، چکامه‌سرای مههفت آبان برابر با روز کورش بزرگ است و به‌همین بهانه بزرگداشتی از سوی انجمن فرهنگی ایران زمین (افراز) با باشندگی هما ارژنگی، چکامه‌سرای مینی ایران، عبدالمجید ارفعی، زبان‌شناس و برگردان منشور کورش، دکتر محمدناصری فرد سنگ‌نگاره شناس، فرشید فرجی مستندساز، علی‌رضا افشاری از انجمن افراز و دوست‌داران فرهنگ ایران در فرهنگسرای سرو برگزار شد.

در آغاز توژی در پیوند با ساخت سدسیوند، چگونگی ساخت و خرده‌گیری انجمن‌ها و رای کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت سپس علی‌رضا افشاری به نمایندگی انجمن افراز درباره سد سیوند و موضوعات پیرامون آن سخنان کوتاهی ایراد کرد: «ده سال پیش آبان 1384 خورشیدی در همین مکان بزرگ‌داشت کورش را با باشندگی شادروان استاد ثاقب‌فر برگزار کردیم و وی با عشقی که به ایران داشت درباره روش فرمانروایی کورش سخنرانی کرد و به‌همین مناسبت عنوان برنامه را گونه‌ای گزینش کردیم که از وی نیز یادی کرده‌باشیم.»
وی ادامه داد: «سد سیوند با تمامی هزینه‌ها و سال‌هایی که برای ساخت آن صرف شد به بهره‌برداری نرسید ولی آسیب‌هایی این سد و دیگر سدهای آن منطقه به سه دریاچه موجود از جمله تالاب بختگان و زیست بوم این گستره وارد کرد.»

از سمت راست: علی‌رضا افشاری و فرشید فرجی

فیلمی از زندگی کورش در حال تدوین است

در ادامه فرشید فرجی مستندساز سد سیوند و زندگی کورش درباره مستند سد سیوند گفت: «این فیلم یک مجموعه هفت بخشی بود و در آغاز قرار بود ما تنها مستندی از سد سیوند بسازیم و زمانی که پیش رفتیم متوجه شدیم تنها سیوند نیست که آسیب می‌بیند بلکه بلکه یادمان‌های فرهنگی و زیست بوم نیز آسیب بسیاری خواهند دید. راه‌کارهای کارشناسان به جای ساختن سدسازی می‌شد از آن بهره‌برداری کرد در این مجموعه گنجانده شد.»

فرجی که زمان ساخت فیلم کورش در عراق در ابوغریب زندانی می‌شود، گفت: «فیلمی درباره زندگی کورش هم اکنون در حال تدوین است. بخشی از آن در ایران، تاجیکستان، ترکیه و عراق فیلم‌برداری شد.»
چگونگی گشایش‌های کورش

سخنران سپسین عبدالمجید ارفعی از نخستین بهره‌گیری نام کورش در تاریخ گفت: «من آن‌چنان به نوشته‌ و داستان‌سرایی یونانیان باور ندارم و هر آن‌چه در سنگ‌نبشته‌ها آمده را می توانم برای شما بگویم. نخستین بار نام کورش در گاه‌نگار نبونیید آورده‌شد این گاه‌نگار، پادشاهیِ 17 ساله وی را دربر دارد. اندازه بالایی از این سنگ‌نبشته  ویران شده و ما تنها بخش کوچکی از آن را داریم. در سال ششم فرمانروایی نبونیید، «ایشتویگو» یا به زبان بابِلی «اختویگو» سپاهش را گردآوری کرده و برای جنگ به سوی کورش رفت. در داخل ارتش ایشتویگو، پادشاه ماد، آشوب برپا می‌شود و سپاهیان پادشاهِ خود را دستگیر و به کورش تحویل می‌دهند در پی آن کورش به همدان رفته و زمانی را در آن‌جا به سر می‌برد.»

این سنگ‌نبشته شناس در ادامه از همبستگی پادشاهان در برابر کورش گفت: «در بخش دیگری از گاه‌نگار اشاره به سال نهم پادشاهی نبونیید «547 و 546 پیش از زایش عیسا (ق. م)» می‌شود در ماه نیسان ماه یکم سال 546 پیش از زایش عیسا، برابر با فروردین ایرانی، کورش از جنوب اربیل به سوی لودیه می‌رود. کورش پس از تسلیم پادشاه ماد، بخش‌هایی از جمله آسیای صغیر، ترکیه امروزی که از آنِ ماد بود را در اختیار می‌گیرد. در این زمان بین سه پادشاه مصر، بابل و لودیه در برابر کورش همبستگی ایجاد می‌شود تا از پیش‌روی کورش جلوگیری کرده و سرنگونش کنند.»

عبدالمجید ارفعی، نخستین برگردان منشور کورش

 

عبدالمجید ارفعی از گشایش‌های (:فتوحات) کورش گفت: «کورش ابتدا به  سوی لودیه رفت و با کرزوس جنگید و براساس این نوشته کورش پادشاه لودیه را به قتل رسانید و لودیه را گشود. بدین ترتیب از همبستگی سه تن، یک تن کم می‌شود سپس در سال 539 سپاه کورش متوجه بابِل می‌شود. زمانی که کورش سرگرم ایشتویگو پادشاه ماد بود، نبونیید از زمان بهره برده به سوی هَرّام، نصیبه و پاره‌ای از بخش‌ها که وابسته حکومت ماد بود را به کف می‌آورد. در آن جا سنگ‌نبشته‌ای از وی وجود دارد که دوست‌داریش (:علاقمندیش) به «خدای سین و خدای ماه» که مادرش از آن پرستش‌گاه بود را نشان می‌دهد و آن‌جا را بازسازی می‌کند.»

این زبان‌شناس ایلامی افزود: «در گزارش سال هفدهم گاه‌نگار نبونیید آمده در ماه تَشویتو برابر با 5 مهر تا 4 آبان سپاه کورش به بین‌النهرین یورش برده و در مکانی به نام «اُوپا» در زبانی یونانی به اُپیس، در کنار دجله بین سپاه کورش و بابل درگیری رخ می‌دهد جانشین پادشاه و فرمانده سپاه نبونیید کشته شده و سپاه بابل تسلیم می شوند. کورش به سوی بابل رفته و در چهاردهم همان ماه کورش شهر «سی پَّه» را در 16 کیلومتری بابل در 18 مهر را تسخیر می‌کند و دو روز پس از آن با فرماندهی «گُبریاس» بابل را می‌گشایند. با توجه به فاصله مکانی بین دو شهر «سی‌پَّه و بابل» و حرکت سپاه کورش نشان می‌دهد که بابل بدون خونریزی گشوده می‌شود. کورش زمان درون‌شد به پرستش‌گاه «اساگیله» سلاح را از خود دور می‌کند.»

او در بخش دیگری بیان کرد«کورش روز هفتم آبان وارد بابل می‌شود و چنان‌که در نوشته‌ها آمده گُل‌های بسیاری زیرپایش ریخته می‌شود و فرنشینان تبارهای گوناگون در برابرش کُرنش کرده پا بوسه می‌دهند و پس از آن فرمان آشتی به تمامی کشور فرستاده می‌شود. این امر از سه تکه از گِل‌نبشته‌های آن که چهار سال پیش پیدا شد، تایید می‌شود.»
آزاد سازی یهودیان به وسیله کورش

وی افزود: «مساله چشم‌گیر، مساله آزادی در آن زمان بود. در میان‌رودان چند گونه برده‌داری وجود داشت. یکی برده‌هایی که در جنگ اسیر شده‌، به بابل کوچانده‌شده‌اند و بیشتر به آشور فرستاده می‌شدند البته زمانی که بابل نیرومند شد به بابل برده می‌شدند. گونه دیگر برده خانگی است که از دیربار وجود داشت. گونه سوم برده اقتصادی بود. برای نمونه اگر کسی پولی را وام (:قرض) می‌گرفت و توان بازپرداخت نداشت برای زمانی آن شخص، همسر یا فرزندش به‌مانند برده در خانه وام‌دهنده کار می‌کرد تا جبران بدهی‌اش را بکند و سپس آزاد خواهد بود.»

ارفعی از تلاش یهودیان در زمان هخامنشیان گفت: «در آن زمان برخی از اسیران جنگی آزاد شده که به بابل کوچانده شده‌بودند یهودی بودند و زمانی که کورش آنان را آزاد کرد همه به سرزمین خود بازنگشتند، برخی که پیشه دادو ستد مانند بانک‌داری و صرافی داشتند به خدمت شاهان هخامنشی درآمدند و کارگزار حکومت هخامنشیان شدند. نام دو خاندان یهودی «مُراشو و ایگی که همان یعقوب است» در نوشته‌ها یافت شده‌است اینان کارگزار دولت بوده و پول بهره می‌دادند.»
شوَند (:دلیل) برجسته شدن کورش در درازای تاریخ

ارفعی در بخش دیگر سخنانش از شُوندهای (:دلایل) برجسته شدن کورش گفت: «آن زمان رسم براین بود وقتی کشوری سرکوب می‌شد شمار بسیاری را می‌کشتند یا مردمان را کوچ می‌دادند یا در سرزمین خود به برده گرفته می‌شدند. از این نمونه در نوشته‌های آشوری البته با دروغ‌های بسیار دیده می‌شود. نبونیید از سال سوم پادشاهیش تا ده سال سرگرم تاخت و تاز بود تا مدینه و یثرب، کرانه‌های سوریه و فلسطین پیش رفت. در میان‌رودان مردمان مقاومت بسیاری می‌کردند نبونیید پس از گشایش (:فتح) مردم را اسیر گرفته یا می‌کوچانید. کورش این سیاست را نداشت بنابراین بسیاری از تبارها بدون جنگ و خونریزی پیرو ایران شده تا بتوانند از جنگ‌های سالانه‌ آشوری‌ها و بابلی‌ خود را برهانند.»
سرگذشت سنگ‌نبشته‌های تخت جمشید

پایان سخنان ارفعی در بخش پرسش و پاسخ علی‌رضا افشاری از استاد پرسید: من کمی ار گفت‌وگوی کورش خارج می‌شوم. سنگ نبشته‌های تخت‌جمشید که در دانشگاه شیکاگو به امانت بود و شما برای برگردان (:ترجمه) آنان دعوت شدید، سرانجام شکایت و دادگاه چه شد؟

ارفعی در پاسخ گفت: «سال 2003 ترسایی (:میلادی) پس از آن‌که سنگ‌نبشته‌ها را بوق و کرنا به ایران بازگرداندند و بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های ایران و امریکایی داشت. دو خانواده یهودی در بمب‌گزاری اورشلیم تلفاتی داده‌بودند، شکایت به دادگاه‌های امریکا بردند زیرا براین باور بودند بمب‌گزاری انجام شده به وسیله حماس از سرمایه‌گزاری ایران بود و دادگاه‌های امریکایی هم 5/73 میلیون دلار برای آن‌ها غرامت تعیین می‌کند که دولت ایران می‌بایست پرداخت می‌کرد. دولت ایران چنین کاری را نمی‌پذیرد، آن‌ها از زمان بهره برده و از امریکا می‌خواهند به جای پرداخت غرامت سنگ‌نبشته‌ها را به آنان حراج کنند و این نیز وارون هنجاری بود که در زمان ریگان رییس‌جمهور پیشین امریکا مقرر شده‌بود. هنجار براین اساس بود: اشیای فرهنگی نمی‌توانند جزو اشیا مصادره‌ای در کشور امریکا باشند.»
این پژوهشگر ادامه داد: «به هر روی دادگاه از راه مجاری سیاسی به وزارت امور خارجه ایران آگاهی داده‌می‌شود که چنین درخواستی برعلیه ایران شده و شما باید وکیل خود را معرفی کنید. دولت ایران پاسخی نمی‌دهد زیرا نه دادخواست را قبول داشت و نه دادگاه را. با وجود تمامی تلاش دانشگاه شیکاگو به‌شُوَند نَهَست (:غیبت) وکیل ایران رای به سود خواهان داده می‌شود. در این زمان ایران وکیلی برمی‌گزیند که به نیکی پاس‌داری (:دفاع) نمی‌کند و بار دیگر رای به زیان ایران داده شد. در دادگاه سوم خوشبختانه از ایران دکتر اشکان مشکور پسر شادروان محمدجواد مشکور از استادان به‌نام کشورمان مسوول این کار شد. وی پس از پی‌گیری‌هایی، دو وکیل آگاه در امریکا را به کار گماشت و توانستند در دادگاه سوم برنده شوند.»
زنان فرنشین دوبرابر مردان دست‌مزد دریافت می‌کردند
او افزود: «این بار خواهان دادخواست دادند و دادگاه به ایران گفت شما باید یک تن را بیاورید تا گواهی دهد این سنگ‌نبشته ها تا چه اندازه ارزش علمی یا ارزش تجاری داد؟ این بود که من به این دادگاه دعوت شدم و در هفتم اسفند 91 بیش از شش ساعت مورد بازجویی قرار گرفتم سرانجام ثابت کردم این سنگ‌نبشته‌ها تجاری نیستند و تنها ارزش علمی دارند، هم‌چنین همکاری دانشگاه شیکاگو با ایران تنها براساس شناساندن سنگ‌نبشته‌ها است بدون آن‌که سود مادی در آن وجود داشته‌باشد و دانشگاه شیکاگو کارگزار ایران نیست.»
ارفعی در بخش دیگری از رای نهایی دادگاه بیان کرد: «دادگاه در 28 اسفند 92 رای 25 رویه‌ای (:صفحه) خود را صادر کرد که خوشبختانه به سود ما بود. بار دیگر آنان درخواست استیناف دادند و هم اکنون سه قاضی دادگاه در  دادگاه فدرال امریکا رای قاضی را بررسی می‌کنند. امید بسیار می‌رود رای به سود ما باشد و پس از آن باید با شتاب در پی برگرداندن این سنگ‌نبشته‌ها باشیم.»
علی‌رضا افشاری درباره ارزش این سنگ‌نبشته ها پرسید و استاد پاسخ داد: « اینان بزرگترین گنجینه نوشتاری (:سندی) است که ما از ایران پیش از اسلام داریم که از دید ساختار اداری می‌توان آنان را مورد بررسی قرار داد زیرا همه، نوشتارهای امور سالی هستند که روش‌ها و مسایل گوناگونی در آن‌ها مطرح شده است و ما می‌توانیم با دسته‌بندی کردن آن‌ها، کارگروه، تولید، حمل کالا، کنار گذاشتن کالا برای بذر، آذوقه، پرداختی‌هایی که از سوی شاه انجام شده، کارگران، جانوران، حتا ماکیان و نامه‌ها را متوجه شویم و نام هفت‌سد شهر در آن وجود دارد که نزدیک به 300 شهر را روی نقشه می‌توانیم پیاده کنیم. آگاهی درباره آیین‌های دینی، هزینه‌های آن چه بین ایرانی و چه غیر ایرانی، هم‌چنین اندازه دست‌مزد کارگران و فرنشینانشان پیدا کردیم. جالب است در این سنگ‌نبشته‌ها نزدیک به پانسد زن به عنوان فرنشین شناخته‌شدند که یک‌و نیم تا دو برابر مردان دست‌مزد داشتند و نام هیچ مردی را به عنوان فرنشین ندیدیم.»

بانو هما ارژنگی چکامه‌سرای میهنی

 
سپس توژی که درباره زندگی کورش با همیاری فرشید فرجی و سیروس ساخته شده‌بود به نمایش گذاشته‌شد سپس بانو هما ارژنگی چکامه سرا سرود کورش خود را خواندند که بخشی از آن بدین قرار است:
ای برترین آزاده، ای ماناترین مرد
اینک تو بنگر بر روزگار تیره و غمبار انسان 
شاید ندانی سفره چرکین دنیا امروز
هم پا تا به سر رنگین ننگ است 
شاید ندانی سینه گسترده خاک امروز
هم بازیچه آشوب و جنگ است 
حالا نژاد و رنگ، حرفی تازه دارد
حالا سر بازار آدم می فروشند 
آزادی و آزادگی افسانه گشته
ای برترین آزاده، ای ماناترین مرد.    
ناگه غریو همسُرایان شبانه
پژواک فریاد مرا در می رباید 
گویی، زمین و آسمان سرداده
با درد بر بال‌های باد شبگرد
این ناله سرد: آخر کجایی روشنایی؟ آخر کجایی روشنایی؟

منبع خبر: 
تارنمای امرداد