درود به استاد پارسا و موبد گرانقدرآقای نيکنام، مدتی است سرودهای اوستا می خوانم، ولی به واژگانی برخوردم که معنا و تلفظ درست آن ها را نمی دانم از شما خواهش می کنم درباره سروزن آنها مراراهنمايی فرمایید. اشه(اشونان)- گوشورون- آرميتی- فرشوشتر- سپندارمذ- ترمن

پرسش: 

 درود به استاد پارسا و موبد گرانقدرآقای نيکنام، مدتی است سرودهای اوستا می خوانم، ولی به واژگانی برخوردم که معنا و تلفظ درست آن ها را نمی دانم از شما خواهش می کنم درباره سروزن آنها مراراهنمايی فرمایید. اشه(اشونان)- گوشورون- آرميتی- فرشوشتر- سپندارمذ- ترمنشی- سروش- ورجاوند- منثره- گرزمان- آذر پسر اهورا مزدا- راسپی- وهومن- هوروتات-اشه وهيشت- خشثره و يریه- سپنته ارميتی. با سپاس بی پايان

پاسخ: 

درود برشما. واژه ها اینگونه بیان شده و چِمار (معنی) دارند؛ اَشه یا اشا = هنجار راستی و نظم هدفمند گیتی، کسی که با این هنجار رفتار کند او را «اشو» می نامند که واچینی (جمع) آن «اشوان» خواهد بود --//- گِئوش اوروان: گئوش = گیتی و اوروان = روان که باهم  در گات ها به چمارِ روان هستی می باشد --//-- آرمَئی تی = آرمان و آرزو که بیشتر با واژه سپنتَه = سپند (مقدس) می آید که چمار هردو با هم آرمان و عشق پاک است --//-- فرَشوشتَر: نام یکی از نزدیکان زرتشت بوده است --//-- سپندارمَذ = سپنتَه آرمئی تی= آرمان وعشق پاک که در گویش پارسی به اسپند و اسفند تبدبل شده است --//-- تَرمَنشنی= داشتن منش بد --//-- سروش= ندای درونی و دل آگاهی که در اوستا «سَرئوشَه» نام دارد --//-- وَرجاوَند= مقدس --//-- مانترَه = سخن اندیشه برانگیز که به سروده های زرتشت گفته شده است --//-- گروثمان = سرای نور وسرود که جایگاهی خوش آیند برای روان درگذشتگان بیان شده است --//-- آذر = آتش در اوستا داریم: آترش پُوثره اهورهِ مَزدائو؛ آترش = آتش، پوثره = پرتو، فروغ بنابراین آتش« پرتوی از اهورامزدا» درست است نه پسر او --//-- راسپی نام جایگاه یکی از موبدان است که در سرودن یسنا با موبد دیگر به نام «زوت» همکاری دارد --//-- وُهومَن = نیک اندیشی، منش نیک --//-- هَه اور وَتات = رسایی که در گویش پارسی خورداد شده است --//-- اَشَه وَهیشتَه = بهترین اشویی، اشا = هنجار راستی و وَهیشتَه = بهترین --//-- خشَترَه وَئیریَه = شهریاری، پادشاهی و تسلط بر خویشتن --//-- سپنتَه آرمئی تی، همان سپندارمذ به چمار عشق پاک و مقدس است.